زمان تقریبی مطالعه: 10 دقیقه
 

خسروپرویز در ادبیات عربی





خسروپرویز در ادبیات عربی ، از اواخر قرن اول و اویال قرن دوم، نوعی ادبی در زبان عربی به وجود آمد که پیش از آن معمول نبود.


۱ - ادب پادشاهی یا ادب شاهان



این نوع ادبی، ادب پادشاهی یا ادب شاهان یا نصحیة‌الملوک نام گرفت. مقصود از آن حجم انبوه کتابها و رسائلی است درباره آموزه‌های پندآمیز و حکمتهای عملی در اداره حکومت، تدبیر کشور، وظایف تمامی دسته‌ها و طبقات حاکمان و کارگزاران دولتی، و نیز شامل مواردی است که حاکمان و کارگزاران و پادشاهان باید برای اداره صحیح حکومت و حفظ اقتدار کشور به آن پایبند باشند.
[۱] محمد محمدی، الترجمة و النقل عن‌الفارسیة فی القرون الاسلامیة الاولی، ج۱، ص۲۰۹ـ۲۱۰، ج ۱، بیروت ۱۹۶۴.

این نوع ادبی زمانی در زبان عربی پدید آمد که خلافت اسلامی در حال دگرگونی از رهبری ساده دینی به حکومت پیچیده سلطنتی بود. در قرنهای نخست اسلامی بخش زیادی از این کتابها و رسائل از فارسی میانه به عربی برگردانده شد. ابن‌ندیم
[۲] ابن‌ندیم (تهران)، ج۱، ص۳۷۷ـ۳۷۸.
بعضی از این آثار را در فهرستی طولانی آورده است. شناخت این آثار تا دیرزمانی از اسباب بلاغت و شروط نگارش بود.
[۳] مدبر، ص ۲۲۸.
نامه خسروپرویز در زندان به پسرش، شیرویه، از جمله این آثار است که در ادبیات عرب ثبت شده است. این نوشته در ادبیات ساسانی مشهور بوده و در ادبیات عرب نیز به شهرت رسیده است.
[۴] محمد محمدی، الترجمة و النقل عن‌الفارسیة فی القرون الاسلامیة الاولی، ج۱، ص۱۲۰، ج ۱، بیروت ۱۹۶۴.
ابن‌قتیبه در عیون‌الاخبار بخشهایی از آن را آورده است که اطلاعات ارزشمندی را دربردارد. این نوشته به رخدادی تاریخی، که تأثیر زیادی در دوره ساسانی داشته، مربوط است. این رخداد، قیام شیرویه بر ضد پدرش خسروپرویز است که پس از دستگیری و به زندان‌افکندنش، بر تخت نشست. تاریخ‌نگاران آورده‌اند که پس از این حادثه شیرویه نامه‌ای به خسروپرویز فرستاد که در آن کارهای ناشایست او را برشمرد و او را برای بدرفتاری‌اش در دوران پادشاهی سرزنش کرد و به این‌ترتیب به توجیه اقدام خود پرداخت. خسروپرویز نیز در پاسخ نامه او نسبت ظلم و فسادی را که به او داده شده بود، رد کرد و اقدامات اصلاحی خود و تلاشش برای پاسداری از کشور و رفاه مردم را برشمرد.
[۵] محمد محمدی، الترجمة و النقل عن‌الفارسیة فی القرون الاسلامیة الاولی، ج۱، ص۱۵۰ـ۱۵۱، ج ۱، بیروت ۱۹۶۴.
در تاریخ طبری
[۶] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۱۰۴۵ـ۱۰۶۱.
روایتی از این رخداد با کمی تفصیل در پانزده صفحه وجود دارد که دینوری این روایت را پیش از طبری نقل کرده است.
[۷] احمدبن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۱۰۷ـ۱۱۰، چاپ عبدالمنعم عامر، مصر ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹.
البته این دو روایت در پاره‌ای از تفاصیل باهم متفاوت‌اند.

۱.۱ - نامه شیرویه به پرویز


اصل نامه شیرویه به پرویز در دست نیست و تمامی بخشهایی که منابع عربی آورده‌اند از نامه‌ای است که خسروپرویز در جواب نامه شیرویه فرستاده است. این جواب مشتمل بر تعالیم اخلاقی و حکمتهای عملی درخصوص نحوه حکومت و اداره کشور است و در قالب نثر فنی زیبایی نوشته شده است.
[۸] محمد محمدی، الترجمة و النقل عن‌الفارسیة فی القرون الاسلامیة الاولی، ج۱، ص۱۵۱ـ۱۵۲، ج ۱، بیروت ۱۹۶۴.
منابع عربی هشت پاره از این نامه را نقل کرده‌اند که هفت پاره در کتاب عیون‌الاخبار ابن‌قتیبه و یک پاره در الکامل ابن‌اثیر ذکر شده است. شرح مباحث آن‌ها به قرار ذیل است: بخشی درباره نحوه دادن ارزاق به لشکر است که توصیه می‌شود به قدری داده شد که نه از پادشاه بی‌نیاز شوند و نه چندان در تنگنا قرار گیرند که از او بیزار گردند
[۹] ابن‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۱۱، بیروت: دارالکتاب العربی.
بخشی درباره والی و صفات و ویژگیهای اوست
[۱۰] ابن‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۱۵، بیروت: دارالکتاب العربی.
قسمتی درباره صفات کارگزار مالیات و طرز رفتار پادشاه با اوست
[۱۱] ابن‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۱۷، بیروت: دارالکتاب العربی.
قسمتی در تشویق به مشاوره است، و این‌که مغرورشدن به اندیشه قوی و مقام والا سبب بی‌توجهی به آرای دیگران نشود و آموزه‌هایی درباره شیوه مشاوره
[۱۲] ابن‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۳۰، بیروت: دارالکتاب العربی.
بخشی درباره روش مجازات به سبب خیانت است به‌ویژه زمانی که خیانت در مسئله خراج باشد
[۱۳] ابن‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۵۹، بیروت: دارالکتاب العربی.
بخش دیگر نصیحت او به خویشتن‌داری در هنگام غضب و میانه‌روی در کیفر، و ارشاد او در شیوه مجازات و عفو است
[۱۴] ابن‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۲۸۸ـ۲۸۹، بیروت، دارالکتاب العربی.
بخشی در ترغیب او به میانه‌روی در برابر تندروی است
[۱۵] ابن‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۳۲۸، بیروت، دارالکتاب العربی.
و بخش پایانی، که ابن‌اثیر
[۱۶] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۹۶.
آن را نقل کرده است، جواب او به شیرویه است که از خسروپرویز به‌سبب جمع‌آوری اموال و جواهرات و کالاها با خشن‌ترین روش و زورگویی بسیار، خرده گرفته بوده است.
[۱۷] محمد محمدی، الترجمة و النقل عن‌الفارسیة فی القرون الاسلامیة الاولی، ج۱، ص۱۲۳، ج ۱، بیروت ۱۹۶۴.


۱.۲ - سخنان خسروپرویز در عیون‌الاخبار


در کتاب عیون‌الاخبار علاوه بر مطالبی که از نامه خسروپرویز به پسرش شیرویه ذکر شد، چهار پاره از سخنان خسروپرویز آمده که سه پاره از آن به نقل کتاب التاج است. بخش اول از چهار پاره‌ای از ابن‌قتیبه از سخنان خسروپرویز نقل کرده، سفارش خسروپرویز به کاتبش طی سخنانی نسبتآ مفصّل است که قواعدی در چگونگی آداب نوشتن را برایش وضع می‌کند و چنین می‌نماید که این قواعد و آداب و اصول مربوط به بلاغت و کتابت دیوانهای اداری است
[۱۸] عیون‌الاخبار، ج ۱، ص ۴۵ـ۴۶
؛ بخش دوم گفتگوی او با رئیس بیت‌المال و دربردارنده آموزه‌های مربوط به وظایف اوست
[۱۹] عیون‌الاخبار، ج ۱، ص ۵۹.
؛ بخش سوم سفارش او به دربانش درخصوص وظایف اوست
[۲۰] عیون‌الاخبار، ج ۱، ص ۸۴.
؛ و در بخش چهارم خطاب به سفره‌دار و شراب‌دار درباره اصول متناسب با کار آنان است
[۲۱] عیون‌الاخبار، ج ۳، ص ۲۱۶.
ابن‌عبدربه در العقد الفرید
[۲۲] ابن‌عبدربّه، العقدالفرید، ج۱، ص۲۶ـ۲۷، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۳.
[۲۳] ابن‌عبدربّه، العقدالفرید، ج۴، ص۲۳۷، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۳.
بخشی از این وصایا را نقل کرده است.

۱.۳ - شهریزاد مع ابرویز


در ادبیات عرب کتاب دیگری درباره خسروپرویز وجود دارد که از ادبیات دوره ساسانی به عربی ترجمه شده و ابن‌ندیم
[۲۴] ابن‌ندیم (تهران)، ج۱، ص۳۶۴.
نام آن را شهریزاد مع ابرویز ذکر کرده است. شهریزاد همان شهربراز (یا فرّخان) است که ماجراهای وی با خسروپرویز موضوع روایتی تاریخی در ادبیات ساسانی است.
[۲۵] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۹۹.
او یکی از فرماندهان مشهور به شجاعت و دلاوری است که در جنگهای ایران با روم شرقی به شهرت رسید. به‌ویژه زمانی که فرمانده لشکریان خسروپرویز در حمله به رومیان بود. او در این نبرد سوریه و فلسطین را فتح و قسطنطنیه را محاصره کرد ولی بعد از آن‌که هِرَقْل تجدید قوا کرد و سپاهش را به سوی قلمرو ساسانیان هدایت کرد، مجبور به عقب‌نشینی شد. شهربراز به‌سختی شکست خورد و به‌رغم آن‌که از دوستان بسیار نزدیک و محرمان خسروپرویز بود به‌سبب ترس از غضب و مجازات خسروپرویز نتوانست یا نخواست نزد خسروپرویز برگردد. سپس به رومیان پیوست و پس از آن حوادثی روی داد که در تاریخ آمده است. این ماجرا بازتاب بسیاری در حکومت ساسانی داشت به شکلی که به موضوع داستانی تبدیل شد و درباره آن کتابی نگاشته شد که در ادبیات ساسانی به شهرت رسید.
[۲۶] محمد محمدی، الترجمة و النقل عن‌الفارسیة فی القرون الاسلامیة الاولی، ج۱، ص۱۳۲ـ۱۳۴، ج ۱، بیروت ۱۹۶۴.


۱.۴ - نقشهای باستانی از مجالس خسروپرویز


در شعر عربی نیز به وصفهای زیبایی از نقشهایی باستانی برمی‌خوریم که در آن‌ها بعضی از مجالس گوناگون خسروپرویز به تصویر کشیده شده است. این نقشها در دامنه کوهها یا بر روی ظروف و کاسه‌های دوره ساسانی در قرنهای نخستین اسلام مشهور بوده است.
[۲۷] محمد محمدی، الترجمة و النقل عن‌الفارسیة فی القرون الاسلامیة الاولی، ج۱، ص۱۴۲ـ۱۴۵، ج ۱، بیروت ۱۹۶۴.
[۲۸] ابن‌فقیه، ج۱، ص۲۱۴ـ۲۱۶.
احمدبن محمد شاعر، قصیده‌ای در وصف دقیق پیکره‌های طاق بستان در کرمانشاه دارد که ابن‌قتیبه نیز در کتاب البلدان
[۲۹] کتاب البلدان، ص ۲۱۶.
آن را نقل کرده است. این موضوع تأثیرپذیری شاعران را از آثار دوره ساسانی نشان می‌دهد.

۱.۵ - آثار منسوب به خسروپرویز


از دیگر آثار منسوب به خسروپرویز که تاریخ‌نگاران و شاعران عرب بدان توجه کرده‌اند، بنایی است که می‌گویند پادشاهان زمین در آن نزد خسروپرویز گرد آمدند
[۳۰] کتاب البلدان، ص ۲۱۷.
. در اشعار ابونواس ،
[۳۱] حسن‌بن هانی ابونواس، دیوان، ج۱، ص۳۷، چاپ احمد عبدالمجید غزالی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
وصفهایی از بعضی ظروف دوره ساسانی است که مزیّن به تصاویری از شکارگاه خسروپرویز بودند و این حاکی از معمول بودن استفاده از ظروف دوره ساسانی در عصر شاعر است.

۲ - فهرست منابع



(۱) ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ.
(۲) ابن‌عبدربّه، العقدالفرید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۳.
(۳) ابن‌فقیه.
(۴) ابن‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، بیروت: دارالکتاب العربی.
(۵) ابن‌ندیم (تهران).
(۶) حسن‌بن هانی ابونواس، دیوان، چاپ احمد عبدالمجید غزالی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۷) احمدبن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، مصر ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹.
(۸) طبری، تاریخ (لیدن).
(۹) محمد محمدی، الترجمة و النقل عن‌الفارسیة فی القرون الاسلامیة الاولی، ج ۱، بیروت ۱۹۶۴.
(۱۰) ابوالیسر ابراهیم‌بن محمد مدبر، الرسالة العذراء فی موازین البلاغة و ادوات الکتابة، در رسائل‌البلغاء، اختیار و تصنیف محمد کردعلی، قاهره: لجنة التألیف و الترجمة و النشر، ۱۳۷۴/ ۱۹۵۴.
(۱۱)عیون‌الاخبار ابن‌قتیبه.

۳ - پانویس


 
۱. محمد محمدی، الترجمة و النقل عن‌الفارسیة فی القرون الاسلامیة الاولی، ج۱، ص۲۰۹ـ۲۱۰، ج ۱، بیروت ۱۹۶۴.
۲. ابن‌ندیم (تهران)، ج۱، ص۳۷۷ـ۳۷۸.
۳. مدبر، ص ۲۲۸.
۴. محمد محمدی، الترجمة و النقل عن‌الفارسیة فی القرون الاسلامیة الاولی، ج۱، ص۱۲۰، ج ۱، بیروت ۱۹۶۴.
۵. محمد محمدی، الترجمة و النقل عن‌الفارسیة فی القرون الاسلامیة الاولی، ج۱، ص۱۵۰ـ۱۵۱، ج ۱، بیروت ۱۹۶۴.
۶. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۱۰۴۵ـ۱۰۶۱.
۷. احمدبن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۱۰۷ـ۱۱۰، چاپ عبدالمنعم عامر، مصر ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹.
۸. محمد محمدی، الترجمة و النقل عن‌الفارسیة فی القرون الاسلامیة الاولی، ج۱، ص۱۵۱ـ۱۵۲، ج ۱، بیروت ۱۹۶۴.
۹. ابن‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۱۱، بیروت: دارالکتاب العربی.
۱۰. ابن‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۱۵، بیروت: دارالکتاب العربی.
۱۱. ابن‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۱۷، بیروت: دارالکتاب العربی.
۱۲. ابن‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۳۰، بیروت: دارالکتاب العربی.
۱۳. ابن‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۵۹، بیروت: دارالکتاب العربی.
۱۴. ابن‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۲۸۸ـ۲۸۹، بیروت، دارالکتاب العربی.
۱۵. ابن‌قتیبه، کتاب عیون‌الاخبار، ج۱، ص۳۲۸، بیروت، دارالکتاب العربی.
۱۶. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۹۶.
۱۷. محمد محمدی، الترجمة و النقل عن‌الفارسیة فی القرون الاسلامیة الاولی، ج۱، ص۱۲۳، ج ۱، بیروت ۱۹۶۴.
۱۸. عیون‌الاخبار، ج ۱، ص ۴۵ـ۴۶
۱۹. عیون‌الاخبار، ج ۱، ص ۵۹.
۲۰. عیون‌الاخبار، ج ۱، ص ۸۴.
۲۱. عیون‌الاخبار، ج ۳، ص ۲۱۶.
۲۲. ابن‌عبدربّه، العقدالفرید، ج۱، ص۲۶ـ۲۷، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۳.
۲۳. ابن‌عبدربّه، العقدالفرید، ج۴، ص۲۳۷، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۳.
۲۴. ابن‌ندیم (تهران)، ج۱، ص۳۶۴.
۲۵. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۹۹.
۲۶. محمد محمدی، الترجمة و النقل عن‌الفارسیة فی القرون الاسلامیة الاولی، ج۱، ص۱۳۲ـ۱۳۴، ج ۱، بیروت ۱۹۶۴.
۲۷. محمد محمدی، الترجمة و النقل عن‌الفارسیة فی القرون الاسلامیة الاولی، ج۱، ص۱۴۲ـ۱۴۵، ج ۱، بیروت ۱۹۶۴.
۲۸. ابن‌فقیه، ج۱، ص۲۱۴ـ۲۱۶.
۲۹. کتاب البلدان، ص ۲۱۶.
۳۰. کتاب البلدان، ص ۲۱۷.
۳۱. حسن‌بن هانی ابونواس، دیوان، ج۱، ص۳۷، چاپ احمد عبدالمجید غزالی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.


۴ - منبع



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خسروپرویز در ادبیات عربی»، شماره۷۰۵۹.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.